مقدمه
وقوع بالای افزایش وزن و چاقی بهعنوان یکی از مشکلات مهم دنیا ظهور پیدا کرده و بر زندگی حدود 1/5 میلیارد نفر، معادل یکپنجم جمعیت جهان تأثیر گذاشته است [
1]. طبق گزارشی در سال 2019، پیشبینیها نشان میدهد نیمی از جمعیت افراد بالغ آمریکا تا سال 2030 از افزایش وزن رنج خواهند برد [
2]. شیوع اضافه وزن و چاقی در سالمندان بهدلیل ارتباط آنها با افزایش خطر بیماریهای مختلف، ازجمله فشارخون بالا، بیماریهای قلبی، اختلالات سوختوساز، مقادیر غیرطبیعی لیپید، اختلالات اسکلتی-عضلانی، شکلهای خاص سرطان [
3] و همچنین شروع سریع بیماری و محدودیت در تواناییهای فیزیکی به یک نگرانی بهداشت عمومی مهم در سراسر جهان تبدیل شده است [
4]. علیرغم یافتههای سازمان بهداشت جهانی مبنی بر این که کشورهای با اقتصاد پیشرفته دارای امید به زندگی نزدیک به 80 سال هستند. شروع و پیشرفت عوارض سلامتی مرتبط با چاقی میتواند با ورود افراد به دهه پنجم زندگی آغاز شود و به سرعت پیشرفت کند [
5]. درنتیجه، پژوهشهای علمی گستردهای بر توسعه مداخلات برای کاهش میزان چاقی، بهویژه در سالمندان که بهطور خاص مستعد ابتلا به این بیماری هستند، متمرکز شده است.
شواهد گسترده حاکی از حضور همزمان دریافت ناکافی کلسیم، مقادیر پایین ویتامینD، چاقی و بیماریهای مزمن غیرواگیر میباشد [
5]. این چهارچوب راهبردی عملی برای افراد ارائه می دهد. چندین مطالعه نشان میدهد کلسیم ممکن است در کنترل وزن بدن نقش داشته باشد، همانطورکه پژوهشها نشان میدهد رژیم غذایی غنی از کلسیم میتواند از تجمع لیپیدها در سلولهای چربی جلوگیری کند و در صورت مصرف کالری بالا از افزایش وزن جلوگیری کند [
6, 7]. بهعلاوه، افزایش پروتئینهای جداکننده که منجر به افزایش اکسیداسیون چربی و گرمازایی میشوند، ممکن است در کاهش قابل توجه وزن و چربی بدن که پس از مصرف مکملهای کلسیم مشاهده میشود، نقش داشته باشند [
8]. از سویی، افراد با مقادیر ناکافی کلسیم ممکن است برای برآوردن نیازهای کلسیم خود، انتخابهای ضعیفی در رژیم غذایی داشته باشند که به افزایش دریافت انرژی منجر میشود. مطالعهای نشان داده است مصرف مکمل شیر حاوی 1200 میلیگرم کلسیم در روز در طول مدت کاهش وزن باعث کاهش گرسنگی و اشتها میشود و همچنین تمایل به دریافت انرژی و چربی کمتر را نشان میدهد [
9]. مچنین پژوهشها به توانایی کلسیم در سرکوب احساس گرسنگی در کاهش وزن کوتاه مدت اشاره کرده است [
10].
مقادیر ناکافی ویتامین D ممکن است در افزایش تمایز سلولهای پیشساز چربی به سلولهای چربی نقش داشته باشد. تأثیر ویتامینD بر تنظیم انرژی بهشدت توسط پژوهشهای انجامشده بر مدلهای حیوانی که فاقد گیرنده ویتامینD هستند، پشتیبانی میشود [
11]. باوجوداین، پژوهشها در مورد تأثیر ویتامینD بر مصرف انرژی و اکسیداسیون چربی در انسان نتایج غیرقطعی ارائه کرده است [
12،
13]. وهرو همکاران نشان دادهاند زنانی که 20000 واحد بینالمللی ویتامینD در هفته بهمدت 24 هفته مصرف کردهاند، بهبود چشمگیری در سوخت وساز گلوکز، مقادیر تریگلیسیرید، میزان استروژن و تنظیم چرخههای قاعدگی داشتهاند [
14]. یک مطالعه مداخلهای 2 ساله نشان داده است افزایش مصرف کلسیم از محصولات لبنی و افزایش میزان ویتامینD سرم با کاهش وزن بیشتر در پاسخ به تغییرات رژیم غذایی ارتباط دارد که یک یافته قابل توجه است [
15]. همچنین شواهد بیشتر از مزایای احتمالی مکمل کلسیم و ویتامینD در کاهش چربی حمایت میکنند [
16].
مشابه تأثیر مصرف ویتامینD و کلسیم، تمرین ورزشی بهعنوان روشی مؤثر برای بهبود ترکیب بدن در افراد دارای اضافه وزن یا چاق شناخته شده است [
17, 18]. نشان داده شده است تمرین ورزشی مداوم با شدت متوسط تا شدید باعث کاهش بروز بیماریهای قلبیعروقی و مرگ زودرس در افراد 65 سال و بالاتر میشود [
19, 20]. اغلب مطالعات نشان دادهاند انجام مقادیر قابل توجهی از تمرین ورزشی با تغییرات مثبت در ترکیب بدن، از جمله کاهش وزن، شاخص توده بدن، چربی احشایی و چربیهای سرم مرتبط است [
21, 22, 23, 24]. بهعلاوه، تمرین دایرهای، که بر توسعه چند عنصر قدرت بدنی بهطور همزمان برای مدت زمانهای کوتاه تمرکز دارد، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است و ممکن است جایگزین مناسبی باشد [
25].
اگرچه مطالعات قبلی آثار بالقوه مکملهای ویتامینD و کلسیم، در کنار فعالیت بدنی، بر ترکیب بدن و نیمرخ لیپیدی را نشان دادهاند، پژوهشهای بیشتری برای درک نتایج ترکیب بالقوه این مداخلات مورد نیاز است. بنابراین، این مطالعه به دنبال بررسی تأثیر یک مداخله ترکیبی شامل مکملهای کلسیم و ویتامینD، همراه با تمرین دایرهای خیلی شدید بر نیمرخ لیپیدی در سالمندان دارای اضافه وزن میباشد.
مواد و روشها
افراد و طراحی مطالعه
این پژوهش از فروردین تا آبان سال 1400 در بروجرد انجام شد. حجم نمونه از طریق جدول نمونهگیری مورگان محاسبه شد [
26]. 47 سالمند در این مطالعه بالینی تصادفی، دوسوکور و کنترلشده با دارونما به روش نمونهگیری تصادفی ساده وارد شدند. افراد برای مطالعه از طریق روشهای مختلف مثل ارتباط با پزشکان محلی، آگهیهای دانشگاه و تبلیغات اینترنتی، انتخاب شدند. معیارهای ورود به این مطالعه، افراد از هر دو جنسیت با سن بیش از 60 سال و شاخص توده بدنی بین 25 تا 30 کیلوگرم بر مترمربع بودند. شرکتکنندگانی که در 6 ماه گذشته تحت هورمون درمانی قرار گرفته بودند، داروهای ضددیابت یا داروهای کنترل وزن مصرف کرده بودند، از مطالعه حذف شدند. این مطالعه افرادی را که برنامههایی برای پیروی از یک رژیم غذایی یا برنامه فعالیت بدنی خاصی در طول دوره مطالعه داشتند، حذف کرد. افرادی که سیگار میکشیدند، موادمخدر مصرف میکردند، مکملهای ویتامین مصرف میکردند یا دارای یک وضعیت پزشکی یا اختلال روانشناختی بودند که میتوانست مشارکت آنها را در برنامه تمرین ورزشی محدود کند، از مطالعه حذف شدند. شرکتکنندگانی که معیارهای ورود اولیه را داشتند در یک برنامه آشنایی جامع شرکت کردند. در طول این برنامه، شرکتکنندگان یک مرور کلی از هدف و روشهای مطالعه دریافت کردند. فرمهای رضایت دریافت شد و سوابق شرکتکننده، از جمله سوابق سلامت، ثبت شد.
افراد براساس شاخص توده بدنی بهصورت تصادفی به یکی از 4 گروه مطالعه بهمدت 8 هفته مطابق
جدول شماره 1 به شرح زیر تقسیم شدند:
گروه 1: 1000 میلیگرم کلسیم در روز+50000 بینالمللی ویتامینD در هفته (12 نفر)؛
گروه 2: 1000 میلیگرم کلسیم در روز+50000 بینالمللی ویتامینD در هفته+تمرینات دایرهای با شدت بالا (12 نفر)؛
گروه 3: تمرینات دایرهای با شدت بالا+دارونما (13 نفر)؛
گروه4: گروه کنترل (10 نفر).
مطالعه دوسوکور و پایش انطباق
برای اطمینان از تجویز دوسوکور، مکملها در ظروف کدگذاریشده و عمومی توزیع شدند. از آزمودنیها خواسته شد تا ظروف استفادهشده را پس از اتمام هر مرحله آزمایش بازگردانند. بهعلاوه، انطباق آنها با پروتکل مکمل از طریق پرسشنامهای پس از مطالعه که شامل یک بیانیه انطباق بود، ارزیابی شد.
این مطالعه تأییدیه اخلاقی را از کارگروه اخلاق در پژوهش پژوهشگاه علوم ورزشی دریافت کرد و همه دستورالعملهای اخلاقی مربوط به افراد انسانی به اصول اعلامیه هلسینکی متعهد بودند. در این مطالعه، نمونههای خونی قبل از شروع و بعد از 8 هفته مداخله گرفته شد و تجزیهوتحلیل شدند.
آشنایی و پروتکلهای تمرینی
قبل از شروع تمرین مداخله 8 هفتهای، شرکتکنندگان در یک جلسه آشنایی جامع شرکت کردند. در این جلسه شرکتکنندگان با تجهیزات تست آشنا شدند و آموزشهای دقیقی در مورد تکنیک مناسب برای تمامی تمرینها دریافت کردند. برنامه تمرینی در این مطالعه شامل 12 نوع تمرین مختلف بود که عبارتاند از: اسکات، لانج ایستا، پل شانه، بلند کردن ساق پای تکی ایستاده، شنا سوئدی، شنا سوئدی روی نیمکت شیب دار، دیپ سه سر بازو، کرانچ شکمی، کرانچ از پهلو، بالا بردن پشت، بالا و پایین رفتن از پله، و پرشهای پهلو به پهلو از روی طناب پرش.
در طول 2 هفته اول (هفتههای 1 تا 2)، شرکتکنندگان در هر جلسه یک دایره تمرینی را تکمیل کردند، درحالیکه در هفتههای 3 تا 4، دو دایره تمرینی در هر جلسه و در هفتههای 5 تا 8، سه دایره تمرینی در هر جلسه را تکمیل کردند. زمانهای استراحت بین تمرینها (ایستگاهها) حداقل نگهداشته شد و به شرکتکنندگان فقط زمان لازم برای انتقال از یک ایستگاه به ایستگاه بعدی (کمتر از 15 ثانیه) را میداد. بهعلاوه، زمان استراحت بین دایرهای شامل 3 دقیقه ریکاوری فعال بود. شرکتکنندگان تمام تمرینها را تنها با استفاده از وزن بدن خود انجام دادند. هدف برای هر تمرین تکمیل 15 تا 20 تکرار بود. در مواردی که شرکتکنندگان قادر به انجام 15 تا 20 تکرار مداوم در طول تمرین نبودند، یک زمان استراحت کوتاه به آنها داده میشد. پس از مکث کوتاه، آنها تشویق شدند که تمرین را از سر بگیرند و تکرارهای باقیمانده را با موفقیت انجام دهند. برنامه تمرین دایرهای خیلی شدید به مدت 8 هفته به طول انجامید و شرکتکنندگان 3 بار در هفته تمرین کردند. هر جلسه با یک مرحله گرم کردن 5 دقیقه ای شروع شد و با یک دوره سرد کردن 5 دقیقه ای به پایان رسید. به شرکتکنندگان گروه کنترل آموزشهایی داده شد که فعالیتهای روزانه منظم خود را در طول دوره مطالعه بدون شرکت در هیچ برنامه تمرینی خاصی حفظ کنند [
27].
قرص کلسیم جوشان و دارونمای آن با پوششهای کاملاً مشابه و وزن یکسان حاوی لاکتوز و پارافین خوراکی توسط شرکت داروسازی اکسیر (بروجرد، ایران) و مکمل ویتامین D و دارونمای آن که شامل نشاسته ذرت و آویسل و کاملاً مشابه ویتامین D است، توسط شرکت داروسازی اکسیر (بروجرد، ایران) تولید شد. در طول دوره پژوهش، گروه مکمل 1000 میلیگرم قرص کلسیم جوشان در شب و 50000 واحد بینالمللی ویتامینD در هفته با غذا در ظهر دریافت کردند. گروه تمرین دایرهای خیلی شدید+مکمل نیز همین روش را اجرا کردند. بهعلاوه، آنها سه جلسه تمرین دایرهای خیلی شدید در هفته انجام دادند و گروه کنترل تحت هیچ مکملی قرار نگرفتند و از شرکت در هر نوع تمرین ورزشی برای کل مدت مطالعه خودداری کردند و همراه با گروه تمرین دایرهای خیلی شدید+مکمل و مکمل، نمونههای خون ناشتا 48 ساعت قبل و بعد از مصرف مکمل و انجام تمرین ورزشی از آنها گرفته شد.
دادههای پیکرسنجی و تحلیل نمونه خون
برای ارزیابی وزن بدن و شاخص توده بدن، از یک تحلیلگر ترکیب بدن (InBody 570, Korea) استفاده شد. ازسوی دیگر، اندازهگیری قد با استفاده از یک قدسنج قابل حمل (InBody, InLab S50, Korea) به دست آمد.
نمونههای خون ناشتا از شرکتکنندگان در آزمایشگاه دکتر حسنی گودرزی در شهر بروجرد در ساعات اولیه صبح گرفته شد. برای اطمینان از پردازش سریع، نمونههای جمعآوریشده بهسرعت در دمای 4 درجه سانتیگراد بهمدت 10 دقیقه و با نیروی g 2000 سانتریفیوژ شدند. پلاسما و سرم بهدستآمده در نیتروژن مایع برای تجزیهوتحلیل بیشتر نگهداری شدند. لیپوپروتئین با چگالی بالا، کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایینو تریگلیسیرید بهوسیله یک تحلیلگر خودکار اندازهگیری شدند [
28].
تحلیلهای آماری
نرمال بودن توزیع دادهها با استفاده از آزمون شاپیرو ویلک تأیید شد و از آزمونهای تی زوجی، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمونها تعقیبی توکیبرای مقایسه میانگین تغییرات در شاخص توده بدن، درصد چربی بدن و نیمرخ لیپیدی در گروهها استفاده شد. سطح معناداری P<0/05 برای تعیین معناداری آماری در تمام آزمونهای انجامشده اعمال شد. برای تجزیهوتحلیلهای آماری، از نسخه 21 نرمافزارSPSS استفاده شد.
یافتهها
ویژگیهای پایه
ویژگیهای پایه شرکتکنندگان در مطالعه، ازجمله اطلاعات جمعیتشناختی، در
جدول شماره 1 ارائه شده است. تأثیر مکملهای ویتامینD و کلسیم همراه با تمرین دایرهای خیلی شدید بر ویژگیهای پیکرسنجی سالمندان دارای اضافه وزن در این جدول نشان داده شده است. مقادیر گزارششده بهصورت میانگین و انحرافمعیار ارائه شده است. مقایسه بین گروهها، تفاوت میانگین بین گروهها را در اندازهگیریهای پایه و پیگیری نشان میدهد. هیچ تفاوت آماری معناداری در میان چهار گروه در هیچیک از ویژگیهای پایه ارزیابیشده یافت نشد. تفاوت آماری معناداری در شاخص توده بدن و درصد چربی بدن در بین گروهها مشاهده شد (P<0/05) که گروه تأثیر ویتامینD و مکمل کلسیم همراه با تمرینات دایرهای با شدت بالا بیشترین کاهش را نشان داد. براساس نتایج آزمون توکی، تفاوت معناداری در شاخص توده بدن و درصد چربی بدن در پیگیری بین گروههای ویتامینD+کلسیم+تمرینات دایرهای با شدت بالا، تمرینات دایرهای با شدت بالا+دارونما و ویتامین D+کلسیم در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (P<0/05). بهعلاوه،
جدول شماره 1 کاهش معناداری در شاخص توده بدن و درصد چربی بدن از پیشآزمون تا پسآزمون در گروههایویتامینD+کلسیم+تمرینات دایرهای با شدت بالا، تمرینات دایرهای با شدت بالا+دارونما و ویتامین D+کلسیم نشان میدهد (P<0/05).
وضعیت مشخصات لیپید
تتجزیهوتحلیل مقادیر کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی بالا و تریگلیسیرید پلاسما نشاندهنده تفاوت معناداری بین مقادیر پیش و پس آزمون برای هر گروه، بدون توجه به نوع گروه بود (P<0/05). تفاوت آماری معناداری بین گروه ها در رابطه با مقادیرکلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی بالا و تریگلیسیرید با سطح معناداری (P<0/05) مشاهده شد. گروهی که ترکیبی از ویتامینD، کلسیم و تمرین دایرهای خیلی شدید را دریافت کردند، بیشترین تغییرات را در مقادیر کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی بالا و تریگلیسیرید پلاسما نشان دادند. باتوجهبه نتایج آزمون توکی، تفاوت معناداری در مقادیرکلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی بالا و تریگلیسیرید در گروههای ویتامینD+کلسیم+تمرینات دایرهای با شدت بالا، تمرینات دایرهای با شدت بالا+دارونما و ویتامین D+کلسیم نسبت به گروه کنترل با سطح معناداری (P<0/05)مشاهده شد.
تغییرات آماری معناداری در مقادیر کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی بالا و تریگلیسیرید پلاسما در گروههای گروههای تمرینات دایرهای با شدت بالا+دارونما و ویتامینD+کلسیم در مقایسه با گروه ویتامینD+کلسیم+تمرینات دایرهای با شدت بالا با سطح معناداری (P<0/05) مشاهده شد. به علاوه، گروه مرینات دایرهای با شدت بالا+دارونما بهبود معناداری در مقادیرکلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی بالا و تریگلیسیرید در مقایسه با گروه ویتامین D+کلسیم نشان داد (P<0/05). نتایج آزمون تی نشاندهنده افزایش معنادار آماری در مقادیر لیپوپروتئین با چگالی بالا از پیش تا پسآزمون (P<0/05) در بین گروههای ویتامینD+کلسیم+تمرینات دایرهای با شدت بالا، تمرینات دایرهای با شدت بالا+دارونما و ویتامین D+کلسیم بود. برعکس، مقادیر تریگلیسیرید، لیپوپروتئین با چگالی پایین و کلسترول تام کاهش آماری معناداری (P<0/05) در همان 3 گروه نشان دادند، درحالیکه در گروه کنترل بدون تغییر باقی ماندند (P<0/05) (
تصویر شماره 1).
بحث
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر یک مداخله ترکیبی شامل مکملهای ویتامین D و کلسیم و تمرین دایرهای خیلی شدید بر نیمرخ لیپیدی و چربی بدن سالمندان دارای اضافه وزن انجام شد. تفاوت معناداری بین گروههای ویتامینD+کلسیم+تمرینات دایرهای با شدت بالا، تمرینات دایرهای با شدت بالا+دارونما و ویتامینD+کلسیم در مقایسه با گروه کنترل ازنظر کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی بالا و تریگلیسیرید و درصد چربی بدن مشاهده شد (P<0/05) که پیامد اصلی مطالعه بود. گروههای ویتامینD+کلسیم+تمرینات دایرهای با شدت بالا، تمرینات دایرهای با شدت بالا+دارونما و ویتامینD+کلسیم بهبود معناداری در کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی بالا و تریگلیسیرید و درصد چربی بدن از پیشآزمون تا پسآزمون نشان دادند (P<0/05). این یافته ها نشان میدهد تمرین ورزشی منظم بهویژه با شدت بالا همراه با مکملهای ویتامینD و کلسیم ممکن است مزایای بالقوهای برای بهبود نیمرخ لیپیدی و کاهش چربی بدن در سالمندان دارای اضافه وزن داشته باشد.
تحقیقات گستردهای در مورد تأثیر مصرف کلسیم و ویتامین D بر ترکیب بدن انجام شده است. اخیراً یک مطالعه فراتحلیل، ارتباط منفی معناداری را بین مصرف کلسیم و شاخص توده بدن نشان داد. تجزیهوتحلیل نشان میدهد افزایش روزانه 800 میلیگرم کلسیم ممکن است به کاهش 1/1 کیلوگرم بر متر مربع در شاخص توده بدن منجر شود [
29]. بهعلاوه، پژوهشها نشان داده است مکمل کلسیم میتواند کاهش وزن را در صورت ترکیب با رژیم غذایی کم کالری تسهیل کند و همچنین از افزایش وزن در صورت اضافه شدن به یک رژیم غذایی بدون محدودیت کالری جلوگیری کند [
7،
30].
رایدت و همکاران نشان دادند که در طول یک برنامه کاهش وزن، افزایش دریافت کلسیم 1800 میلیگرم در روز در مقایسه با مصرف متوسط کلسیم 1100 میلیگرم در روز در کاهش وزن در طول زمان مؤثرتر بود [
31].تعداد قابل توجهی از شواهد، ارتباط بالقوه مقادیر ویتامین D با معیارهای مختلف چاقی را بررسی میکنند و نشان میدهند ارتباط منفی معناداری بین ویتامین D و کل چربی بدن وجود دارد [
16،
25،
32]. در پژوهشی که ویمالسواران و همکاران انجام دادند، رابطه بین تغییرات ژنتیکی، مقادیر ویتامین D در خون و شاخص توده بدن با تجزیهوتحلیل دادههای 42024 شرکتکننده بررسی شد. نتایج نشاندهنده همبستگی معکوس بین شاخص توده بدن و مقادیر سرمی ویتامین D بود [
33].
ماژور و همکاران نشان دادند مصرف ترکیبی کلسیم و ویتامین D منجر به کاهش معنادار چربی بدن در افرادی که دریافت کلسیم پایینی داشتند، میشود [
16]. بهعلاوه، شاهار و همکاران نشان دادند افرادی که مصرف کلسیم و ویتامین D خون بیشتری داشتند در کاهش وزن بدن از طریق مداخلات غذایی در طی یک دوره 2 ساله موفقتر بودند [
15].
پژوهش های محدودی در مورد آثار ترکیبی تمرین ورزشی، مکمل های غذایی و رژیم غذایی بر تغییرات ترکیب بدن در سالمندان دارای اضافه وزن انجام شده است. در پژوهشی توسط واگنر و همکاران تأثیر یک برنامه غذایی 12 هفتهای شامل محدودیت 500 کیلوکالری، ورزش 3 بار در هفته و 800 میلیگرم در روز مکمل کلسیم در زنان پیش از یائسگی مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها بیانگر این بودند که گروههای آزمایشی کاهش وزن معناداری را در مقایسه با گروه دارونما نشان دادند [
34].همچنین، در پژوهش بابایی و همکاران با استفاده از مدلهای حیوانی، ترکیبی از مکمل ویتامین D و تمرین هوازی به کاهش معنادار در وزن کلی، چربی داخل شکم، شاخص توده بدن و مصرف کالری منجر شد [
35]. از سویی، یافتههای ما نشان داد دریافت همزمان ویتامین D و کلسیم همراه با تمرین دایرهای خیلی شدید به بهبود چربی بدن و شاخص توده بدن منجر میشود. بااینحال، همه مطالعات بهطور مداوم این فواید را گزارش نکردهاند. در پژوهش هولچکی و همکاران، آثار مکملهای کلسیم و ویتامین D همراه با رژیم غذایی 3 ماهه با محدودیت کالری در زنان چاق مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد هیچ تأثیر اضافی آماری معناداری بر کاهش وزن یا کاهش چربی ناشی از مکمل وجود ندارد [
36].
بهعلاوه، کرکسیک و همکاران دریافتند در مقادیر مشخصشده 800 میلیگرم در روز کلسیم و 800 میلیگرم در روز کلسیم همراه با 400 واحد بینالمللی ویتامینD در روز، هیچ مزیت اضافی از دریافت کلسیم و ویتامینD در رابطه با آثار مداخلات رژیم غذایی و تمرین ورزشی بر ترکیب بدن وجود ندارد [
5]. تفاوتهای مشاهدهشده در مؤثر بودن بر کاهش وزن که در مطالعات مختلف ثبت شده است، ممکن است به عوامل متعددی از جمله نوع مکملهای ویتامینD و کلسیم مورد استفاده، مدت مداخله و تمرین ورزشی در نظر گرفتهشده مرتبط باشد. درنتیجه، پژوهشهای بیشتری برای بررسی تأثیر دُزهای مختلف مکملهای ویتامینD و کلسیم بر کاهش وزن و تغییرات در ترکیب بدن، باتوجهبه الگوهای رژیمهای غذایی متنوع و برنامههای تمرین ورزشی ضروری است.
مطالعه ما یافتههای قابلتوجهی را نشان داد که ترکیب تمرین دایرهای خیلی شدید، همراه با مکملهای کلسیم و ویتامینD، به کاهش معنادار مقادیر سرمی لیپوپروتئین با چگالی بالا، تریگلیسیرید، کلسترول تام و لیپوپروتئین با چگالی پایین همراه با افزایش لیپوپروتئین با چگالی بالا در سالمندان دارای اضافه وزن در گروههای ویتامینD+کلسیم+تمرینات دایرهای با شدت بالا، تمرینات دایرهای باشدت بالا+دارونما و ویتامین D+کلسیم منجر شد. مطالعات کمی در مورد بررسی آثار ترکیب مکملهای کلسیم و ویتامینD با تمرین ورزشی بر نیمرخ لیپیدی وجود دارد.
مطابق با نتایج مطالعه حاضر، یک پژوهش قبلی کاهش معنادار میزانTG سرم را در مادران باردار با خطر فشار خون بالا در حاملگی که روزانه 500 میلیگرم کلسیم و 200 واحد بین المللی ویتامینD بهمدت 9 هفته دریافت کردند، ثبت کرد. باوجوداین، هیچ تأثیر معناداری در سایر نیمرخهای لیپیدی در آن مطالعه مشاهده نشد [
37].همچنین مطالعهای در طول 15 هفته بر زنان دارای اضافه وزن سالم نشان داد دریافت 600 میلیگرم کلسیم در روز همراه با 200 واحد بینالمللی ویتامینD در روز به کاهش معنادار میزان تریگلیسیرید سرم منجر شد [
38]. باتوجهبه نتایج مطالعه انجامشده توسط آسمی و همکاران مشخص شد 8 هفته مصرف مکمل کلسیم و ویتامینD آثار مطلوبی بر مقادیر سرمی تریگلیسیرید و کلسترول VLDL در زنانی که کمبود ویتامین D داشتهاند، بر جای گذاشته است [
39].
پس از مداخله 12 هفتهای شامل مکمل ویتامینD و تمرین دایرهای، کیم و همکاران بهبود قابل توجهی در چربی شکم و نیمرخ لیپیدی خون در زنان سالمند با تشخیص دیابت نوع 2 و کمبود ویتامینD مشاهده کردند [
25]. در مطالعه حاضر، بهبود معناداری در نیمرخ لیپیدی خون در گروههای ویتامینD+کلسیم+تمرینات دایرهای با شدت بالا، تمرینات دایرهای با شدت بالا+دارونما و ویتامینD+کلسیم با بیشترین بهبود در 2 گروهی که در تمرین دایرهای شرکت کردند، مشاهده شد. همچنین سونگ و بای نشان دادند مردان سالمند مبتلا به دیابت که بهمدت 50 دقیقه در روز، 3 بار در هفته، با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب در 24 هفته فعالیت ورزشی پیادهروی شرکت کردند، کاهش معناداری در مقادیر کلسترول تام و تریگلیسیرید داشتند [
40]. گرین و همکاران نشان دادند افراد میانسال چاق که 3 بار در هفته بهمدت 12 هفته با 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی در تمرین استقامتی شرکت کردند، افزایش معناداری در مقادیر HDL-C و کاهش معناداری در مقادیر LDL-C داشتند [
41]آثار مثبت بالقوه مکملهای کلسیم و ویتامینD بر نیمرخ لیپیدی و چربی بدن را میتوان به مکانیسمهای مختلفی نسبت داد. نشان داده شده است کلسیم آدیپوژنز را تنظیم میکند، با کاهش لیپوژنز و افزایش لیپولیز، بر سوخت وساز چربی تأثیر میگذارد، تکثیر سلولهای چربی و/یا آپوپتوز را تحریک میکند، با فعال کردن بافت چربی قهوهای و قهوهای شدن بافت چربی سفید، گرمازایی را افزایش میدهد، جذب چربی رژیم غذایی را مهار میکند، باعث دفع چربی مدفوع از طریق ایجاد ترکیبهای نامحلول کلسیم-چربی در دستگاه گوارش میشود. بهعلاوه، کلسیم همچنین ممکن است ساختار و تنوع میکروبیوتای روده را تغییر دهد و به آثار بالقوه ضد چاقی آن کمک کند [
42].
شواهد جدید نشان میدهند تنظیم تعداد سلولهای چربی از طریق تحریک مرگ سلولی آپوپتوتیک ممکن است یک رویکرد مناسب برای پیشگیری و درمان چاقی باشد و کلسیم در این فرآیند نقش دارد [
43]. مطالعات نشان دادهاند افزایش مقادیر Ca2+ داخل سلولی میتواند مرگ سلولی آپوپتوتیک را القا کند و این مکانیسم نشان داده شده است که برای سلولهای چربی بالغ قابل استفاده است [
44]. در پژوهشی، مشخص شد موشهای مبتلا به چاقی ناشی از رژیم غذایی پس از قرار گرفتن در معرض ترکیبی از مقادیر بالای ویتامینD و افزایش مصرف کلسیم، کاهش قابل توجهی در چاقی نشان دادند. این پدیده قابل توجه به فعال شدن مسیر آپوپتوتیک به واسطه Ca2+ در بافت چربی آنها نسبت داده شد که شواهد قانعکنندهای برای نقش تنظیمی بالقوه این مسیر در کنترل چاقی ارائه میکند [
45]. پژوهشهای علمی متعددی نقش مهم چرخه کلسیم با واسطه پمپ ATPase کلسیمی شبکه سارکوپلاسمی (SERCA2b) را در تنظیم گرمازایی بهطور خاص در سلولهای چربی بژ اثبات کردهاند. این یافتهها بهشدت نشان میدهند که همبستگی جالبی بین سیگنالدهی کلسیم و فرآیند پیچیده قهوهای شدن بافت چربی سفید (WAT) وجود دارد
46].
بهعلاوه، شواهد جدید نشان می دهند افزایش پتانسیل گرمازایی سلولهای چربی قهوهای، ناشی از سیگنالدهی کلسیم، را میتوان به تحریک همجوشی میتوکندری و ایجاد روابط پیچیده بین میتوکندری و شبکه آندوپلاسمی نسبت داد [
47]. همچنین نشان داده شده است افزایش غلظت کلسیم داخل سلولی در کبد به فعال شدن پروتئین انتقال دهنده تریگلیسیرید میکروزومال (MTP) منجر میشود. این پروتئین حیاتی نقش مهمی در تولید و ترشح VLDL ایفا میکند و درنهایت به کاهش قابل توجه مقادیر سرمی تریگلیسیرید و کلسترول VLDL منجر میشود [
48].
بهعلاوه، شواهد جدید نشان میدهد که پتانسیل گرمازایی افزایشیافته سلولهای چربی قهوهای که از طریق سیگنالهای کلسیم ایجادشده میتواند به تحریک ترکیب میتوکندریال و ایجاد روابط پیچیده میان میتوکندریا و شبکه اندوپلاسمی مرتبط است [
47]. بهعلاوه، نشان داده شده است که تجمیع کلسیم درون سلولی افزایشیافته در کبد منجر به فعالسازی پروتئین انتقال هستک تریگلیسیرید میشود. پروتئین حیاتی نقشی مهم در تولید و جداسازی VLDL بازی میکند که درنهایت منجر به کاهش چشمگیر در سرم تریگلیسیرید و سطوح کلسترول VLDL میشود [
48]. پژوهشهای علمی نشان داده است مسیر سیگنالینگ ویتامینD آثار مطلوبی بر بیان ژنهای مرتبط با لیپولیز و گرمازایی در بافت چربی نشان میدهد [
5]. پژوهشها دخالت چندوجهی 1,25(OH)2D3 را در کنترل آپوپتوز و تمایز سلولهای چربی روشن کرده است. مطالعات آثار سرکوبکننده 1,25(OH)2D3 را بر آدیپوژنز در سلولهای 3T3-L1 نشان دادهاند که بهطور مؤثری از تبدیل آنها به سلولهای چربی کاملاً بالغ جلوگیری میکند [
49]. این مکانیسم پیچیده مستلزم تحریک بیان PPARγ است، درحالیکه همزمان تنظیمکننده رونویسی معروف به پروتئین آلفای متصل به افزاینده (CCAAT) C/EBPα را سرکوب میکند [
50].
این پژوهش هم محدودیتها و هم نقاط قوت قابل توجهی را ارائه میکند. اولاً، پیامدهای طولانی مدت استفاده از مکملهای کلسیم و ویتامینD در مطالعه ما مورد بررسی قرار نگرفتند که بهطور بالقوه میتواند نتایج عمیقتری همراه داشته باشد. بهعلاوه، حجم نمونه محدود مورد استفاده در پژوهش ما ممکن است توانایی ما را برای تشخیص تفاوتهای ظریف بین گروهها محدود کرده باشد. باوجوداین، پژوهشهای بیشتر برای کشف مکانیسمهای دقیقی که از طریق آن ویتامینD و کلسیم بر مقاومت به انسولین در افراد دارای اضافه وزن یا چاق تأثیر میگذارد، ضروری است.
نتیجهگیری
یافتههای مطالعه حاضر بر آثار چشمگیر ترکیب ویتامینD و مکمل کلسیم با تمرین دایرهای خیلی شدید بر بهبود ترکیب بدن و نیمرخ لیپیدی در سالمندان دارای اضافه وزن تأکید میکند. شواهد موجود حاکی از ارتباط مستقیم بین افزایش مصرف کلسیم و افزایش مقادیراکسیداسیون چربی است، درحالیکه مسیر سیگنالینگ ویتامین D با افزایش فعالیت گرمازایی مرتبط است.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
تمامی تحقیقات شامل شرکتکنندگان انسانی مطابق استانداردهای اخلاقی ارائهشده توسط کمیته اخلاقی مؤسسه تحقیقات علوم ورزشی (IR.SSRI.REC.2109.1274) بوده و مطابق با اصول ارائهشده در بیانیه هلسینکی سال 1964 و بازبینیهای متعاقب آن یا استانداردهای اخلاقی است.
حامی مالی
این مطالعه بخشی از پایاننامه کارشناسی ارشد مریم دلیرانی رشته فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران بوده است. این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
جمعآوری داده: مریم دلیرانی و محمدرضا کردی؛ نگارش: مریم دلیرانی؛ بازبینی کلی نسخه نهایی: عباسعلی گائینی و محمدرضا کردی؛ طراحی مطالعه، بازبینی و تأیید نسخه نهایی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از همکاری تمامی افرادی که در این تحقیق شرکت کردند، تقدیر و تشکر میکنند.
References
1.
Popkin BM, Adair LS, Ng SW. Global nutrition transition and the pandemic of obesity in developing countries. Nutrition Reviews. 2012; 70(1):3-21. [DOI:10.1111/j.1753-4887.2011.00456.x] [PMID]
2.
Ward ZJ, Bleich SN, Cradock AL, Barrett JL, Giles CM, Flax C, et al. Projected U.S. state-level prevalence of adult obesity and severe obesity. New England Journal of Medicine. 2019; 381(25):2440-50. [DOI:10.1056/NEJMsa1909301] [PMID]
3.
Houston DK, Nicklas BJ, Zizza CA. Weighty concerns: The growing prevalence of obesity among older adults. Journal of the American Dietetic Association. 2009; 109(11):1886-95. [DOI:10.1016/j.jada.2009.08.014] [PMID]
4.
Ramsay SE, Whincup PH, Shaper AG, Wannamethee SG. The relations of body composition and adiposity measures to ill health and physical disability in elderly men. American Journal of Epidemiology. 2006; 164(5):459-69. [DOI:10.1093/aje/kwj217] [PMID]
5.
Kerksick CM, Roberts MD, Campbell BI, Galbreath MM, Taylor LW, Wilborn CD, et al. Differential impact of calcium and vitamin D on body composition changes in post-menopausal women following a restricted energy diet and exercise program. Nutrients. 2020; 12(3):713. [DOI:10.3390/nu12030713] [PMID] [PMCID]
6.
Shi H, Dirienzo D, Zemel MB. Effects of dietary calcium on adipocyte lipid metabolism and body weight regulation in energy-restricted aP2-agouti transgenic mice. The FASEB Journal. 2001; 15(2):291-3. [DOI:10.1096/fj.00-0584fje] [PMID]
7.
Teegarden D, Zemel MB. Dairy product components and weight regulation: Symposium overview. The Journal of Nutrition. 2003; 133(1):243S-4S. [DOI:10.1093/jn/133.1.243S] [PMID]
8.
Soares MJ, Chan She Ping-Delfos W, Ghanbari MH. Calcium and vitamin D for obesity: A review of randomized controlled trials. European Journal of Clinical Nutrition. 2011; 65(9):994-1004. [DOI:10.1038/ejcn.2011.106] [PMID]
9.
Gilbert JA, Joanisse DR, Chaput JP, Miegueu P, Cianflone K, Alméras N, et al. Milk supplementation facilitates appetite control in obese women during weight loss: A randomised, single-blind, placebo-controlled trial. British Journal of Nutrition. 2011; 105(1):133-43. [DOI:10.1017/S0007114510003119] [PMID]
10.
Kabrnová-Hlavatá K, Hainer V, Gojová M, Hlavatý P, Kopský V, Nedvídková J, et al. Calcium intake and the outcome of short-term weight management. Physiological Research. 2008; 57(2):237-45. [DOI:10.33549/physiolres.931057] [PMID]
11.
Wong KE, Szeto FL, Zhang W, Ye H, Kong J, Zhang Z, et al. Involvement of the vitamin D receptor in energy metabolism: Regulation of uncoupling proteins. American Journal of Physiology-Endocrinology and Metabolism. 2009; 296(4):E820-8. [DOI:10.1152/ajpendo.90763.2008] [PMID] [PMCID]
12.
Teegarden D, White KM, Lyle RM, Zemel MB, Van Loan MD, Matkovic V, et al. Calcium and dairy product modulation of lipid utilization and energy expenditure. Obesity. 2008; 16(7):1566-72. [DOI:10.1038/oby.2008.232] [PMID]
13.
Boon N, Hul GB, Sicard A, Kole E, Van Den Berg ER, Viguerie N, et al. The effects of increasing serum calcitriol on energy and fat metabolism and gene expression. Obesity. 2006; 14(10):1739-46. [DOI:10.1038/oby.2006.200] [PMID]
14.
Wehr E, Pieber TR, Obermayer-Pietsch B. Effect of vitamin D3 treatment on glucose metabolism and menstrual frequency in polycystic ovary syndrome women: A pilot study. Journal of Endocrinological Investigation. 2011; 34(10):757-63. [PMID]
15.
Shahar DR, Schwarzfuchs D, Fraser D, Vardi H, Thiery J, Fiedler GM, et al. Dairy calcium intake, serum vitamin D, and successful weight loss. The American Journal of Clinical Nutrition. 2010; 92(5):1017-22. [DOI:10.3945/ajcn.2010.29355] [PMID]
16.
Major GC, Alarie FP, Doré J, Tremblay A. Calcium plus vitamin D supplementation and fat mass loss in female very low-calcium consumers: Potential link with a calcium-specific appetite control. British journal of Nutrition. 2008; 101(5):659-63. [DOI:10.1017/S0007114508030808] [PMID]
17.
Poirier P, Després JP. Exercise in weight management of obesity. Cardiology Clinics. 2001; 19(3):459-70. [DOI:10.1016/S0733-8651(05)70229-0] [PMID]
18.
Johansson K, Neovius M, Hemmingsson E. Effects of anti-obesity drugs, diet, and exercise on weight-loss maintenance after a very-low-calorie diet or low-calorie diet: a systematic review and meta-analysis of randomized controlled trials. The American Journal of Clinical Nutrition. 2014; 99(1):14-23. [DOI:10.3945/ajcn.113.070052] [PMID] [PMCID]
19.
Hamer M, Stamatakis E. Low-dose physical activity attenuates cardiovascular disease mortality in men and women with clustered metabolic risk factors. Circulation: Cardiovascular Quality and Outcomes. 2012; 5(4):494-9. [DOI:10.1161/CIRCOUTCOMES.112.965434] [PMID]
20.
Middleton LE, Barnes DE, Lui LY, Yaffe K. Physical activity over the life course and its association with cognitive performance and impairment in old age. Journal of the American Geriatrics Society. 2010; 58(7):1322-6. [DOI:10.1111/j.1532-5415.2010.02903.x] [PMID] [PMCID]
21.
Pescatello LS, Murphy D, Costanzo D. Low-intensity physical activity benefits blood lipids and lipoproteins in older adults living at home. Age and Ageing. 2000; 29(5):433-9. [DOI:10.1093/ageing/29.5.433] [PMID]
22.
Rosique-Esteban N, Babio N, Díaz-López A, Romaguera D, Alfredo Martínez J, Sanchez VM, et al. Leisure-time physical activity at moderate and high intensity is associated with parameters of body composition, muscle strength and sarcopenia in aged adults with obesity and metabolic syndrome from the PREDIMED-Plus study. Clinical Nutrition. 2019; 38(3):1324-31. [DOI:10.1016/j.clnu.2018.05.023] [PMID]
23.
Dunsky A, Zach S, Zeev A, Goldbourt U, Shimony T, Goldsmith R, et al. Level of physical activity and anthropometric characteristics in old age-results from a national health survey. European Review of Aging and Physical Activity. 2014; 11(2):149-57. [DOI:10.1007/s11556-014-0139-y]
24.
Silva MR, Silva HH, Capkauskiene S, Rosado-Marques V, Machado-Rodrigues A, Nogueira H, et al. Cardiovascular and metabolic risk factors in physically active and inactive Portuguese middle-aged adults: A cross-sectional study. Science & Sports. 2019; 35(4):e91-8. [DOI:10.1016/j.scispo.2019.06.009]
25.
Kim HJ, Kang CK, Park H, Lee MG. Effects of vitamin D supplementation and circuit training on indices of obesity and insulin resistance in T2D and vitamin D deficient elderly women. Journal of Exercise Nutrition & Biochemistry. 2014; 18(3):249-57. [DOI:10.5717/jenb.2014.18.3.249] [PMID] [PMCID]
26.
Krejcie RV, Morgan DW. Determining sample size for research activities. Educational and Psychological Measurement. 1970; 30(3):607-10. [DOI:10.1177/001316447003000308]
27.
Vrachimis A, Hadjicharalambous M, Tyler C. The effect of circuit training on resting heart rate variability, cardiovascular disease risk factors and physical fitness in healthy untrained adults. Health. 2016; 8(2):144-55. [DOI:10.4236/health.2016.82017]
28.
Ghardashi-Afousi A, Davoodi M, Hesamabadi BK, Asvadi-Fard M, Bigi MAB, Izadi MR, et al. Improved carotid intima-media thickness-induced high-intensity interval training associated with decreased serum levels of Dkk-1 and sclerostin in type 2 diabetes. Journal of Diabetes and its Complications. 2020; 34(1):107469. [DOI:10.1016/j.jdiacomp.2019.107469] [PMID]
29.
Dougkas A, Reynolds CK, Givens ID, Elwood PC, Minihane AM. Associations between dairy consumption and body weight: A review of the evidence and underlying mechanisms. Nutrition Research Reviews. 2011; 24(1):72-95. [DOI:10.1017/S095442241000034X] [PMID]
30.
Lappe JM, Rafferty KA, Davies KM, Lypaczewski G. Girls on a high-calcium diet gain weight at the same rate as girls on a normal diet: A pilot study. Journal of the American Dietetic Association. 2004; 104(9):1361-7. [DOI:10.1016/j.jada.2004.06.025] [PMID]
31.
Riedt CS, Schlussel Y, Von Thun N, Ambia-Sobhan H, Stahl T, Field MP, et al. Premenopausal overweight women do not lose bone during moderate weight loss with adequate or higher calcium intake. The American Journal of Clinical Nutrition. 2007; 85(4):972-80. [DOI:10.1093/ajcn/85.4.972] [PMID] [PMCID]
32.
Freedman BI, Wagenknecht LE, Hairston KG, Bowden DW, Carr JJ, Hightower RC, et al. Vitamin D, adiposity, and calcified atherosclerotic plaque in African-Americans. The Journal of Clinical Endocrinology & Metabolism. 2010; 95(3):1076-83. [DOI:10.1210/jc.2009-1797] [PMID] [PMCID]
33.
Vimaleswaran KS, Berry DJ, Lu C, Tikkanen E, Pilz S, Hiraki LT, et al. Causal relationship between obesity and vitamin D status: Bi-directional Mendelian randomization analysis of multiple cohorts. PLoS Medicine. 2013; 10(2):e1001383. [PMID]
34.
Wagner G, Kindrick S, Hertzler S, DiSilvestro RA. Effects of various forms of calcium on body weight and bone turnover markers in women participating in a weight loss program. Journal of the American College of Nutrition. 2007; 26(5):456-61. [DOI:10.1080/07315724.2007.10719636] [PMID]
35.
Babaei P, Damirchi A, Hoseini R. The interaction effects of aerobic exercise training and vitamin D supplementation on plasma lipid profiles and insulin resistance in ovariectomized rats. Journal of Exercise Nutrition & Biochemistry. 2015; 19(3):173. [PMID]
36.
Holecki M, Zahorska-Markiewicz B, Więcek A, Mizia-Stec K, Nieszporek T, Żak-Gołąb A. Influence of calcium and vitamin D supplementation on weight and fat loss in obese women. Obesity Facts. 2008; 1(5):274-9. [DOI:10.1159/000169831] [PMID] [PMCID]
37.
Asemi Z, Tabassi Z, Heidarzadeh Z, Khorammian H, Sabihi SS, Samimi M. Effect of calcium-vitamin D supplementation on metabolic profiles in pregnant women at risk for pre-eclampsia: A randomized placebo-controlled trial. Pakistan Journal of Biological Sciences: PJBS. 2012; 15(7):316-24. [DOI:10.3923/pjbs.2012.316.324] [PMID]
38.
Major GC, Alarie F, Doré J, Phouttama S, Tremblay A. Supplementation with calcium+ vitamin D enhances the beneficial effect of weight loss on plasma lipid and lipoprotein concentrations. The American Journal of Clinical Nutrition. 2007; 85(1):54-9. [PMID]
39.
Asemi Z, Foroozanfard F, Hashemi T, Bahmani F, Jamilian M, Esmaillzadeh A. Calcium plus vitamin D supplementation affects glucose metabolism and lipid concentrations in overweight and obese vitamin D deficient women with polycystic ovary syndrome. Clinical Nutrition. 2015; 34(4):586-92. [DOI:10.1016/j.clnu.2014.09.015] [PMID]
40.
Sung K, Bae S. Effects of a regular walking exercise program on behavioral and biochemical aspects in elderly people with type II diabetes. Nursing & Health Sciences. 2012; 14(4):438-45. [DOI:10.1111/j.1442-2018.2012.00690.x] [PMID]
41.
Greene NP, Martin SE, Crouse SF. Acute exercise and training alter blood lipid and lipoprotein profiles differently in overweight and obese men and women. Obesity. 2012; 20(8):1618-27. [DOI:10.1038/oby.2012.65] [PMID]
42.
Zhang F, Ye J, Zhu X, Wang L, Gao P, Shu G, et al. Anti-obesity effects of dietary calcium: The evidence and possible mechanisms. International Journal of Molecular Sciences. 2019; 20(12):3072. [DOI:10.3390/ijms20123072] [PMID] [PMCID]
43.
Orrenius S, Zhivotovsky B, Nicotera P. Regulation of cell death: The calcium-apoptosis link. Nature Reviews. Molecular Cell Biology. 2003; 4(7):552-65. [DOI:10.1038/nrm1150] [PMID]
44.
Sergeev I. 1, 25-Dihydroxyvitamin D3 induces Ca2+-mediated apoptosis in adipocytes via activation of calpain and caspase-12. Biochemical and biophysical Research Communications. 2009; 384(1):18-21. [DOI:10.1016/j.bbrc.2009.04.078] [PMID]
45.
Sergeev IN, Song Q. High vitamin D and calcium intakes reduce diet-induced obesity in mice by increasing adipose tissue apoptosis. Molecular Nutrition & Food Research. 2014; 58(6):1342-8. [DOI:10.1002/mnfr.201300503] [PMID]
46.
Ikeda K, Kang Q, Yoneshiro T, Camporez JP, Maki H, Homma M, et al. UCP1-independent signaling involving SERCA2b-mediated calcium cycling regulates beige fat thermogenesis and systemic glucose homeostasis. Nature Medicine. 2017; 23(12):1454-65. [DOI:10.1038/nm.4429] [PMID] [PMCID]
47.
Golic I, Velickovic K, Markelic M, Stancic A, Jankovic A, Vucetic M, et al. Calcium-induced alteration of mitochondrial morphology and mitochondrial-endoplasmic reticulum contacts in rat brown adipocytes. European Journal of Histochemistry. 2014; 58(3):2377. [DOI:10.4081/ejh.2014.2377] [PMID] [PMCID]
48.
Cho HJ, Kang HC, Choi SA, Ju YC, Lee HS, Park HJ. The possible role of Ca2+ on the activation of microsomal triglyceride transfer protein in rat hepatocytes. Biological and Pharmaceutical Bulletin. 2005; 28(8):1418-23. [DOI:10.1248/bpb.28.1418] [PMID]
49.
Kong J, Li YC. Molecular mechanism of 1, 25-dihydroxyvitamin D3 inhibition of adipogenesis in 3T3-L1 cells. American Journal of Physiology. Endocrinology and Metabolism. 2006; 290(5):E916-24. [DOI:10.1152/ajpendo.00410.2005] [PMID]
50.
Jones JR, Barrick C, Kim KA, Lindner J, Blondeau B, Fujimoto Y, et al. Deletion of PPARgamma in adipose tissues of mice protects against high fat diet-induced obesity and insulin resistance. Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America. 2005; 102(17):6207-12. [DOI:10.1073/pnas.0306743102] [PMID] [PMCID]