مقدمه
فشار خون بالا یکی از مهمترین عوامل خطر بیماریهای قلبیعروقی [
1 ,
2] و شایعترین عامل بروز نارسایی قلبی و سکته مغزی در بسیاری از کشورهاست [
3]. این بیماری مزمن، بهدلیل نداشتن نشانههای آشکار بهعنوان قاتل خاموش معرفی شده [
4] و عامل بسیار مهم افزایش میزان مرگومیر در جهان است [
5].
میزان شیوع پرفشاری خون در ایران همچون بسیاری از کشورهای جهان به دلایلی، ازجمله تغییرات سریع اجتماعی مانند شهرنشینی، تغییر در سبک زندگی رو به افزایش است [
6]. در مطالعهای فراتحلیل در ایران، میزان شیوع کلی پرفشاری خون 25 درصد برآورد شده است [
7]. باتوجهبه اهمیت پرفشاری خون بهعنوان بیماری مزمن از یکسو و عامل خطر برای سایر بیماریهای مزمن از سویدیگر، پیشگیری و کنترل این بیماری بسیار ضروری است [
8].
خودمراقبتی در درمان پرفشاری خون، جزء ضروری بوده [
9] و عملی است که در آن هر فردی از دانش و توان خود استفاده میکند تا بهطور مستقل از سلامت خود مراقبت کند [
10]. نتایج مطالعات نشان میدهد آزمایشات آموزشی موجب تغییر معنادار در سبک زندگی مبتلایان به پرفشاری خون میشود [
11]. در سالهای اخیر، گروهی از پژوهشگران روانشناسی مثبتنگر، سلامت روانی را معادل کارکرد مثبت روانشناختی تلقی کرده [
12] و آن را تحت عنوان «بهزیستی روانشناختی» مفهومسازی کردهاند [
13].
بهزیستی روانشناختی، وجود اسنادهای روانشناسی شناختی و هیجانی مطلوب تعریف میشود [
14]. براساس مطالعه ریف، یکی از مؤلفههای مهم سلامت، بهزیستی روانشناختی است که بهعنوان رشد استعدادهای واقعی هر فرد تعریف میشود [
15]. ازنظر ریف، بهزیستی روانشناختی مؤلفههایی چون پذیرش خود، احساس خودمختاری، داشتن ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی، رشد شخصی و تسلط بر محیط دارد [
16]. در این زمینه، نتایج پژوهشی نشان داده است باورهای مذهبی و جهتگیری دینی درونی بر سلامت، رضایت از زندگی و بهزیستی روانشناختی تأثیر مثبتی دارد [
12].
بهنظر میرسد نحوه ادراک شدت علائم با کاهش کیفیت بهزیستی روانشناختی در افراد مبتلابه پرفشاری خون تعاملات ناتوانکنندهای برای این گروه دارد که همزمان توجه پزشکان و روانشناسان را به خود جلب کرده است. تاکنون درمانهای غیردارویی رایج برای بهبود بیماری و تثبیت فشار خون بیشتر بر ترکیب روشهای متعدد، ازجمله آرامسازی عضلانی، بازسازی شناختی، آموزش مقابله مؤثر و مهارتهای خودمراقبتی و اصلاح سبک زندگی تأکید داشته است [
17].
درهمینراستا، خودشفابخشی از رویکردهای جدیدی است که لوید (روانشناس و درمانگر طب مکمل) و جانسون (متخصص سرطان) بهطور رسمی در سال 2011 در ایالات متحده آمریکا تحت عنوان کدهای شفابخش ارائه کردهاند [
18]. رویکرد خودشفابخشی شامل مهارتهای خاطرهیابی، شناخت ویژگیهای شخصیتی مشکلآفرین، کاهش اقدامات زیانبخش، آموزش مهارتهای خودآرامبخشی، دعا و تمرینات کدهای شفابخش است [
19]. لوید، جانسون و لیپتون (زیستشناس سلولیمولکولی) معتقدند 95 درصد از مشکلات فیزیکی و غیرفیزیکی از استرس سرچشمه میگیرد [
20]. این نوع استرس باعث بروز بیماریها و ناخوشیهایی میشود که براساس شرایط و وضعیت بیرونی فرد نیست (که بتوان آن را تغییر داد)، بلکه استرس پنهانی و بسیار عمیقی است که درواقع، در درون افراد بوده و کاملاً از وضعیت فعلی آنها مستقل است [
21].
لیپتون علل استرس فیزیولوژیک را الگوهای انرژی ناسالم سلولی، ترسهای بیمورد، تصاویر و باورهای نادرست و دروغینی میداند که در بدن و ذهن ذخیره شدهاند [
22]. لوید معتقد است در بیماریهای مختلف وجود احساسات منفی و دروغهای باورشده ناشی از خاطرات سلولی مخرب موجب نداشتن تعادل روانی شده و سیستم ایمنی بدن را در مقابله با بیماریها ضعیف میکند و بروز و افزایش اختلالات جسمانی مزمن بدنی مانند پرفشاری خون را بهدنبال دارد [
23].
در مطالعه نتایج تحقیقات خارج از ایران، تأثیرات مثبت رویکرد شفابخشی قابلتوجه است. ازجمله فروهلیچ و همکاران [
24]برنامه خودشفابخشی را بهطور برخط درباره جوانان کانادایی که همزمان دچار سوءمصرف الکل و مشکلات هیجانی نظیر اضطراب و افسردگی بودند، اجرا کردند و به این نتیجه رسیدند که اجرای این برنامه علاوهبر اینکه میزان مصرف الکل را در گروه آزمایش کاهش داد، به افزایش کیفیت زندگی و کاهش اضطراب و افسردگی نیز منجر شد.
ویتس و همکاران [
25] با اجرای برنامه خودیاری در زنان پناهنده موفق شدند آشفتگیهای روانی آنان را کاهش و بهزیستی روانشناختی آنان را افزایش دهند. دیگر پژوهشگران داخل ایران نیز اثربخشی آموزش خودشفابخشی را بر متغیرهای متنوع، ازجمله فرسودگی شغلی، کیفیت زندگی و انعطافپذیری عاطفی پرسنل اورژانس اجتماعی [
26]، شفقت به خود، نگرانی از تصویر تن و بهبود روند بیماری سرطان [
27]، افسردگی در افراد مبتلابه سردرد مزمن [
28]، تحمل پریشانی، سرمایههای روانشناختی و سردرد همسران افراد معتاد [
29] و توانمندسازی روانی مردان وابسته به مواد مخدر [
30] مفید و مؤثر گزارش دادهاند.
خلأ پژوهشی و تجربی بهشدت در پژوهشهای گذشته به چشم میخورد و نیاز است مطالعهای جهت اثربخشی این رویکرد در ارتقای بهزیستی روانشناختی زنان مبتلابه فشار خون انجام شود تا نتایج آن بهصورت علمی مشخص شود و بهعنوان درمانی کمهزینه و جدید در عرصه کمک به بیماران دچار پرفشاری خون استفاده شود. لطیفی و مروی در سال 1396 این رویکرد را در ایران بومیسازی کردند و پروتکل مربوطه را تهیه و با تأیید لوید استفاده کردهاند [
31]. باتوجهبه مباحث مطرحشده، سؤال اصلی پژوهشگر این است که آیا آموزش خودشفابخشی میتواند بر بهزیستی روانشناختی بیماران زن مبتلابه پرفشاری خون مؤثر باشد؟
مواد و روشها
این پژوهش از نوع پژوهشهای نیمهتجربی با 2 گروه (آزمایشی و کنترل) 3مرحلهای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) است. جامعه آماری پژوهش شامل همه زنان مبتلابه پرفشاری خون که به مراکز بهداشت دولتی استان اصفهان مراجعه کردهاند، بوده است. در پژوهش حاضر، پس از هماهنگی با معاونت درمان استان و کد اخلاقی جهت «پیروی از اصول اخلاق پژوهش» از کمیته ملی اخلاق در پژوهشهای زیستپزشکی دریافت شد.
با نصب اطلاعیه عمومی در مراکز بهداشت دولتی که بیماران مبتلابه پرفشاری خون در آنجا پرونده داشتند و بهصورت هفتگی یا 15 روز 1 بار جهت کنترل فشار خون مراجعه میکردند و با تشخیص و معرفی پزشک معالج و کارشناس بهداشت همراه بودند، از بیماران زن مبتلابه پرفشاری خون دعوت شد تا در جلسه توجیهی اولیه پژوهشگر شرکت کنند. سپس 30 نفر از افرادی که برای شرکت در این طرح پژوهش تمایل داشتند، بهعنوان نمونه و بهصورت دردسترس انتخاب و براساس ملاکهای ورود و خروج و با استفاده از جایابی تصادفی (جهت تقویت همتاسازی) در 2 گروه با تعداد 15نفر آزمایش و کنترل قرار گرفتند.
معیارهای ورود به طرح شامل جنسیت زن، داشتن علائم پرفشاری خون بهمدت 3 سال، رده سنی 40 تا 65 سال، دریافت نکردن درمانهای روانشناختی همزمان، داشتن مدرک حداقل دیپلم و تکمیل فرم رضایت آگاهانه و ملاکهای خروج نیز شامل داشتن اختلالات روانی حاد یا مزمن، (با تشخیص روانشناس بالینی)، مصرف داروهای روانپزشکی، ابتلا به سایر بیماریهای جسمانی مزمن خاص و بارز دیگر (مانند آسم، صرع و بیماریهای گوارشی)، وقوع رخدادهای استرسزا، همکاری نکردن در طول آموزش و انجام ندادن تکالیف ارائهشده در جلسات و غیبت بیش از 2 جلسه بود.
شرکتکنندگان پژوهش حاضر ازنظر جنسیت، بهطور تقریبی سن افراد و مدت سابقه ابتلا به فشار خون همتاسازی شده بودند و پس از انتخاب نمونه، گروه آزمایش 14 جلسه در دوره آموزش خودشفابخشی (بهصورت 1 بار در هفته 90 دقیقه) در مرکز بهداشت شرکت کردند، درحالیکه گروه کنترل در لیست انتظار بعد از آزمایش قرار گرفت. برای ملاحظات اخلاقی، تمایل آگاهانه به شرکت در پژوهش، تضمین محرمانه بودن اطلاعات آزمودنیها (اصل رازداری) و احترام به حقوق انسانی شرکتکنندگان مدنظر قرار گرفت.
جلسات توسط 2 نفر از متخصصان مسلط به رویکرد خودشفابخشی و 1 نفر کارشناس بهداشت مرکز جهت کنترل فشار خون شرکتکنندگان برگزار شد. در تمام جلسات ضمن تأکید بر رازداری از همه افراد گروه خواسته میشد که در بحث، مشارکت فعال داشته باشند و تجربیات شخصی خود را با دیگران در میان بگذارند. خودکاوی و یافتن خاطرات سلولی مخرب و چگونگی کاهش اثرات سوء این خاطرات از اصلیترین موارد جلسات بود که با استفاده از تکنیکهای متعدد و متناسب با سلیقه هر فردی باید اجرا میشد.
شرکتکنندگان ملزم بودند در جلسه و در فاصله بین جلسات تمرینات را فردی انجام داده و حتماً به سؤالات تأملی مربی دوره پاسخ دهند. داشتن خلوت و تفکر در مورد خود، جزء اساسی تمرینات بود. از مشارکتکنندگان خواسته شد برای تفهیم بهتر مطالب همزمان آموزش را به اعضای خانواده یا 2 نفر از دوستان خود شروع کنند و چالشهای پیشآمده را در جلسه مطرح کنند. در هر جلسه مروری بر مباحث جلسات قبل انجام شده و بر انجام تکالیف تأکید میشد. مربیان دوره بر نقش اساسی و اراده فرد در بهبود خود بهمنظور شفا و آلام درونی تأکید داشتند.
ابزارهای استفادهشده در پژوهش حاضر شامل موارد زیر بودند:
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف
ریف در سال 1989 برای اندازهگیری سازههای بهزیستی روانشناختی (پذیرشخود، خودمختاری، روابط مثبت با دیگران، زندگی هدفمند، رشد فردی و تسلط بر محیط) مقیاسهای بهزیستی روانشناختی برای بزرگسالان را طراحی کرد. پس از بررسیهای اولیه، نسخه اصلی مقیاسهای بهزیستی روانشناختی که 84 سؤال داشت، تهیه شد. بهدلیل طولانی بودن این آزمون، نسخه 54 عبارتی پرسشنامه بهزیستی روانشناختی طراحی شد. این پرسشنامه 6 مؤلفه اصلی الگوی بهزیستی روانشناختی را ارزیابی میکند. هر زیرمقیاس 9 عبارت دارد. پاسخهای ارائهشده به هریک از موارد آزمون در یک طیف لیکرت 66 درجهای (1=کاملاً مخالفم تا 6=کاملاً موافقم) مشخص میشود. نمرههای این مقیاس در طیفی از حداقل 84 تا حداکثر 504 قرار میگیرند. نمـره بالاتر بیانگر بهزیستی روانشناختی بهتر است.
در مطالعه دیگر پژوهشگران داخلی، ضریب پایایی به روش بازآزمایی مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف 0/82 درصد و خـردهمقیاسهـای پـذیرش خـود، روابـط مثبـت بـا دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد شخصی بهترتیب 0/71، 0/77، 0/78، 0/77، 0/70 و 0/78 درصد به دست آمد که ازنظر آماری معنادار بود.
همبستگی مقیاس بـهزیستی روانـشناختی بـا مقیاس رضـایت از زنـدگی، پرسشنامه شـادکامی آکسفورد و پرسشنامه عزتنفس روزنبرگ بهترتیب 0/47، 0/58 و 0/46 درصد به دست آمدهاست [
32]. ضریب آلفای کرونباخ در مطالعه حاضر، در دامنه 0/79 تا 0/83 درصد محاسبه شده و بیانگر پایایی پرسشنامه و همبستگی مثبت مقیاسهای بهزیستی روانشناختی با تعدادی از ابزارهای سنجش بهزیستی حاکی از روایی این پرسشنامه است.
در پژوهش حاضر اجرای آزمونهای تحقیق، قبل از شروع آزمایش، بعد از اتمام جلسات آموزشی (پسآزمون) و 60 روز پس از انجام آخرین جلسه (پیگیری) اجرا شد. خلاصه جلسات آموزشی در
جدول شماره 1 به تفکیک ارائه شده است.
برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر با نرمافزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.
یافتهها
تعداد نمونه 30 نفر زن با میانگین سنی 7/92±66/50 محاسبه شد. 10 نفر از شرکتکنندگان 40 تا 45 سال (33 درصد)، 4 نفر 46 تا 50 سال (10 درصد)، 8 نفر 51 تا 55 سال (26 درصد) و 8 نفر 56 سال به بالا (26 درصد) سن داشتند. افراد در نمونه حداقل 40 و حداکثر 63 سال سن داشتند. از بین اعضای نمونه 12 نفر تحصیلات دیپلم و کمتر (40 درصد)، 9 نفر تحصیلات کاردانی (30 درصد)، 4 نفر تحصیلات کارشناسی (13 درصد) و 5 نفر تحصیلات کارشناسی ارشد و یا بالاتر (16 درصد) داشتند. میانگین نمره کل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری فشار خون سیستولیک در گروه آزمایش بهترتیب 122، 116 و 114 و برای گروه کنترل 125/33، 126/66 و 124/00 به دست آمده است. همچنین میانگین نمره کل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری فشار خون دیاستولیک در گروه آزمایش بهترتیب 73/33، 64/66 و 65/33 و برای گروه کنترل 74/00، 72/33 و 72/33 بوده است.
میانگین و انحرافمعیار نمرات پیشآزمون، پسآزمون و مرحله پیگیری مقیاس بهزیستی روانشناختی بهصورت تفکیکشده برای 2 گروه آزمایش و کنترل در
جدول شماره 2 ارائه شده است.
باتوجهبه
جدول شماره 2 میانگین نمره کل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری مقیاس بهزیستی روانشناختی در گروه آزمایش بهترتیب 23/31±213/20، 9/88±219/98 و 12/18±220/086 و برای گروه کنترل 23/78±195/26، 23/10±197/33 و 24/62±200/06 به دست آمده است.
مفروضههای تحلیل واریانس شامل بررسی نرمال بودن توزیعهای پیشآزمون و پسآزمون با آزمون شاپیرو ویلک، نبود همبستگی کامل میان متغیرهای همپراشها و همگنی واریانسها با آزمون لون تأیید شد. باتوجهبه سطح معناداری مقیاس که کمتر از 0/05 درصد نیست و فرضیه صفر آزمون لون مبتنیبر همگنی بین گروههای همپراش و وابسته تأیید شد و این زوج گروهها با یکدیگر تجانس دارند. درنتیجه فرض مشروط دیگر برای انجام تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر فراهم است. برای بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی روانشناختی از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر استفاده شد. یکی از پیشفرضهای آزمون آماری اندازهگیری مکرر، آزمون کرویت ماچلی است.
باتوجهبه معنادار نبودن کرویت ماچلی برای بهزیستی روانشناختی، این فرض تأیید شده است (0/05<P). مقادیر آزمون لامبدای ویلکز در
جدول شماره 3 آورده شده است.
باتوجهبه
جدول شماره 3 و مقادیر 0/53، 0/14 و 0/23 درصد بهترتیب برای اثرات بینگروهی، درونگروهی و اثر تعاملی نشان داد آموزش خودشفابخشی بر مقیاس بهزیستی روانشناختی اثربخش بوده است. نتایج تحلیل واریانس بینگروهی و درونگروهی برای تأثیر اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی روانشناختی با 3 اندازهگیری پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در
جدول شماره 4 نشان داده شده است.
مطابق
جدول شماره 4 و معنادار بودن عاملها در درونگروهها، وجود تفاوت معنادار بین 3 بار اندازهگیری پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری برای مقیاس بهزیستی روانشناختی در سطح 0/05>P تأیید شد. همچنین باتوجهبه معنادار بودن منبع گروه بین گروهها میتوان گفت بین گروه آزمایش با کنترل برای بهزیستی روانشناختی در سطح 0/05>P، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین درمان خودشفابخشی بر بهزیستی روانشناختی بیمارن زن مبتلا ه فشار خون اثربخش بوده است.
بحث
هدف این تحقیق، بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی روانشناختی بیماران زن مبتلابه پرفشاری خون بود. بهمنظور تحلیل یافتهها از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتایج بیانگر تفاوت معنادار بین 3 بار اندازهگیری پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری و اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افزایش بهزیستی روانشناختی بین شرکتکنندگان بود.
این نتایج با یافتههای پژوهشهای دیگر درزمینه بهبود متغیرهای بهزیستی روانشناختی در افراد مبتلابه پرفشاری خون همچون احراری و همکاران [
1]، براتی و همکاران [
3]، محمدیان و همکاران [
5]، حسینی و همکاران [
11]، باقری و همکاران [
13] و محمدی و همکاران [
14] مطابقت داشت. همچنین با نتایج پژوهشهای دیگری مبنی بر اثربخشی رویکرد خودشفابخشی بر متغیرهایی نظیر کیفیت بهزیستی دوران سالمندی [
21]، سرمایه روانشناختی و احساس انسجام [
23]، کیفیت زندگی و مشکلات هیجانی [
24]، استرس روانشناختی [
25]، فرسودگی شغلی، کیفیت زندگی و انعطافپذیری عاطفی [
26]، شفقت به خود، نگرانی از تصویر تن و بهبود روند بیماری سرطان [
27]، افسردگی [
28]، تحمل پریشانی، سرمایههای روانشناختی و سردرد [
29] و توانمندسازی روانی همسو بوده است.
مشکلات کرونر قلبیعروقی، بهویژه پرفشاری خون یکی از اختلالات توانکاه و مقاوم است که استرس و مسائل روانشناختی در بروز و پدیداری، تداوم و حتی کاهش علائم آن تأثیر بسزایی دارد. در تبیین یافتههای فوق مبنیبر افزایش بهزیستی روانشناختی، میتوان گفت باتوجهبه اینکه تمرکز عمده آموزش خودشفابخشی شناخت فرد و درمان خاطرات سلولی مخرب است و این خاطرات دانسته یا نادانسته در بدن، استرس ایجاد میکند، سلولها را به حالت تدافعی تغییر میدهد، دستگاه عصبی خودکار را از حالت تعادل خارج و به حالت جنگوگریز در میآورد و موجب احساس آشفتگی در فرد میشود.
احتمالاً شرکتکنندگان با یادگیری تکنیکهایی چون بخشش و رها کردن، کینهتوزی، متوقف کردن اقدامات زیانبخش، اصلاح دروغهای باورشده، تعالی معنوی، اصلاح سبک زندگی و گفتوگوهای درونی، یادگیری مدیریت استرسهای موقعیتی و فیزیولوژیک، تجسم خلاق و خاطرهیابی معکوس، دعا و انجام تمرینات عملی کدهای شفابخش، توانستهاند به تعادل بیشتر سیستم عصبی خودمختار خود کمک کنند و فعالیت جنگوگریز مغز خود را با ایجاد آرامش متوقف کنند و این آرامش موجب افزایش مدیریت نشانههای فشار خون در فرد شد.
ازطرفی، چون بهزیستی روانشناختی مستلزم درک و مواجهه مؤثر با چالشهای وجودی زندگی است، این رویکرد بهشدت بر اصول اخلاقی، دینی و انسانی تأکید و توجه دارد. علاوهبراین، بخشی از ناشکیبایی مبتلایان به پرفشاری خون ناشی از ارزیابیهای غلط از علائم و پیامدهای آن است که در آموزش خودشفابخشی با شناخت ترسهای بیمورد، دروغهای باورشده و افکار ناسالم این افکار شناخته شده، موجب کاهش ناشکیبایی و کاهش فشار روانی ناشی از آن شود.
درهمینراستا، بهنظر میرسد ایجاد و تقویت کدهای شفابخشی مانند کدهای شکیبایی، بردباری و خویشتنداری و نیز اصلاح سبک زندگی، مانند تنظیم ساعات خواب و بیداری و اصلاح تغذیه و تمرینات عملی و خاص کدهای شفابخش، مراقبه و دعا موجب افزایش آرامش فرد و سازگاری بیشتر با این علائم مزمن و درنهایت تقویت نقش خود فرد در بهبود عملکرد روانشناختی شده است.
آنچه مسلم است این است که تمام رویکردهای ارائهشده تاکنون حالت درمانی داشته و لزوماً توسط درمانگر اجرا شده و درواقع، از بیرون در بهبود افراد بیمار سعی داشتهاند، اما در این رویکرد بهجای درمان از بیرون به تحول درونی روانی در خود فرد یا همان شفابخشی آلام روانی و دردها از درون توجه شده است. این پارادیم جدیدی در دنیای روانشناسی براساس آموزههای دینی است که برای اولین بار بهصراحت بیان میکند مشکلات روانشناختی انسانها، یعنی دردهای درونی که در طول زمان به وجود آمدهاند را نمیتوان بهطور کامل درمان کرد، بلکه میتوان شفا داد. شفا، فرایند تحول درونی، تدریجی، دائمی با درک عواطف خود و التیام دردهای درونی توسط خود فرد است.
درحقیقت در رویکرد خودشفابخشی فرد ملزم است که سکوت و خلوتی در جهت دروننگری خود داشته باشد تا در جریان انجام مستمر مراقبههای معنوی به کشف آلام و دردهای خود برسد که این نکته از آموزههای دین مبین اسلام نیز است.
نتیجهگیری
پژوهش حاضر کوشیده است تا در چارچوب یک روششناسی معتبر سؤال مربوط به اثربخشی آموزش خودشفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی روانشناختی بیماران زن مبتلابه پرفشاری خون را بررسی کند. نتایج این پژوهش نشان داد این برنامه توانسته است بهطور معناداری به افزایش بهزیستی روانشناختی بین شرکتکنندگان منجر شود.
موارد احتمالی علت اثربخشی خودشفابخشی (کدهای شفابخش) به شرح زیر است: برجستهسازی نقش خود در کاهش استرس فیزیولوژیک با انجام تمرینات تنآرامی تنفسیعضلانی، مراقبه معبد و مراقبه با گل سرخ، اسکن نورانی بدن و انجام تمرین خاص هیلینگ کد که بهطور عملی و با در اختیار گذاشتن فایلهای صوتی، آموزش و تکلیف داده میشد در کنار افزایش توان مقابلهای فرد با ایجاد کدبردباری و افزایش تابآوری تا در افزایش آرامش مؤثر واقع شود.
ازجمله محدودیتهای این پژوهش میتوان به جنسیت اعضای نمونه اشاره کرد که همگی زن بودهاند. همچنین پژوهشگر احتمال میدهد با وجود تأکید بر مصرف نکردن داروهای آرامبخش بهغیر از داروهای مصرفی برای کنترل فشار خون در طول دوره آموزشی، ممکن است برخی اعضا گاهی از داروهای آرامبخش برای کنترل فشار خون خود بهطور موقت (1 یا 2 بار در طول دوره) استفاده کرده باشند.
یکی دیگر از محدودیتهای مهم این مطالعه، سنجش پیامدها صرفاً براساس یک ابزار پرسشنامهای و بدون بهکارگیری روشهای دیگر ارزیابی آزمایش بود.
پیشنهاد میشود در تحقیقات بعدی از رویکردهای درمانی دیگر در کنار رویکرد درمانی خودشفابخشی برای مقایسه و بررسی قدرت اثربخشی رویکردهای درمانی متفاوت استفاده شود.
همچنین باتوجهبه گستردگی بیماریهای روانتنی پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی اثربخشی این روش بر سایر بیماریها ازجمله سردرد، زخم معده، رفلاکس روده و معده، اختلال خواب، خستگی مزمن، کمردرد و غیره نیز بهویژه برای بیماریهای خاص و با منشأ ناشناخته که درمان قطعی برای آنها یافت نشده است، بررسی شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
پژوهش حاضر با کد اخلاقی 1398.071.IR.PNU.REC از کمیته ملی اخلاق در پژوهشهای زیستپزشکی تصویب شد.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
نوشتن نسخه اولیه، ایده اصلی و بازبینی نهایی: زهره لطیفی؛ تفسیر دادهها: ریحانه قرقانی؛ طراحی مطالعه و گردآوری داده: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
پژوهشگران سپاس خود را از همکاری صمیمانه تمام شرکتکنندگان و کارکنان محترم کلینیک قائمیه شهرستان شهرضا در استان اصفهان اعلام میکنند.