در جدول شماره 1 و تصویر شماره 1، میانگین و انحرافمعیار متغیر ZNF510 آورده شده است. همانگونه که مشاهده میشود در حالت عادی براساس آزمون تی مستقل میانگین (ZNF510 PPM) در گروه بیمار به طور معناداری بیشتر از گروه سالم بود (0/019=P)، اما بعد از در نظر گرفتن سن بهعنوان متغیر مخدوشگر، با اینکه میانگین ZNF510 در گروه بیمار از گروه سالم بیشتر بود، اما این اختلاف معنادار نبود (0/090=P). بنابراین سن بر میزان ZNF510 تأثیرگذار است.
در مورد ارتباط متغیرهای سن و ZNF510، همانطور که در تصویر شماره 2 مشاهده میشود در هر 2 گروه بیمار و سالم، سن با ZNF510 رابطه مستقیم، ضعیف و غیرمعناداری داشت.
در این مطالعه، در گروه بیمار، میانگین ZNF510 در زنان کمتر از مردان بود، اما مقدار این اختلاف معنادار نبود (0/552=P). در گروه سالم، میانگین ZNF510 در زنان بیشتر از مردان بود، اما همچنان مقدار اختلاف معنادار نبود (0/606=P).
برحسب نمای بالینی ضایعات، کمترین و بیشترین میانگین ZNF510 بهترتیب مربوط به گروههای دچار زخم و ضایعه برجسته بود. میانگین ZNF510 بین انواع شکلهای ضایعه اختلاف معناداری با یکدیگر نداشتند (0/522=P).
همچنین بر اساس مکان درگیری ضایعات، کمترین و بیشترین میانگین ZNF510 بهترتیب مربوط به محلهای لثه و لب بود. میانگین ZNF510 بین انواع محلهای ضایعه اختلاف معناداری با یکدیگر نداشتند (0/089=P).
در جدول شماره 2، میانگین، انحرافمعیار، کمترین، بیشترین و میانه متغیر ZNF510 به تفکیک انواع درجه هیستوپاتولوژی ضایعه در گروه بیماران ارائه شده است. همانگونه که مشاهده میشود کمترین و بیشترین مقدار ZNF510 در افرادی که ضایعه با درجه هیستوپاتولوژی I داشتند، 12/5و 83/75 و در افرادی که ضایعه با درجه هیستوپاتولوژی II داشتند، 107/5 و 167/5 گزارش شد. میانگین ZNF510 در افراد دچار ضایعه با درجه هیستوپاتولوژیک II بهطور معناداری بیشتر از افراد با ضایعه درجه I بود (P>0/001). تعداد 6 نفر از بیماران دچار درجه ضایعه نامشخص بودند. اطالعات ارائه شده در این جدول مربوط به 15 نفر از افراد مبتال به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان است.
بحث
در مطالعه حاضر، میزان غلظت پروتئین ZNF510 در افراد مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان بهطور معناداری بیشتر از افراد سالم بوده است. بعد از در نظر گرفتن سن بهعنوان متغیر مخدوشگر، با اینکه میانگین ZNF510 در گروه بیمار از گروه سالم بیشتر بود، اما مقدار اختلاف معنادار نبود. در بیماران مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان میانگین ZNF510 در افراد دچار ضایعه با درجه هیستوپاتولوژی II بهطور معناداری بیشتر از افراد دچار ضایعه با درجه هیستوپاتولوژی I بود.
همچنین برحسب نمای بالینی، میزان غلظت پروتئین ZNF510 در نمای برجسته بیشتر از سایر نماها بود و براساس محل درگیری میانگین ZNF510 در بیماران دچار ضایعه در لب بیشتر از سایر بیماران گزارش شد، اما میانگین ZNF510 برحسب نمای بالینی و محل درگیری بین 2 گروه تفاوت معناداری نداشت.
سرطان دهان، ششمین سرطان شایع در سراسر جهان است که تقریباً 4 درصد از کل موارد سرطان را تشکیل میدهد [16]. اگرچه حفره دهان ممکن است مستقیم معاینه شود، اما گاهی سرطان دهان تا مراحل انتهایی تشخیص داده نمیشود. بیوپسی و بررسی هیستوپاتولوژی تنها روش استاندارد طلایی تشخیص قطعی سرطان از جمله کارسینوم سلول سنگفرشی دهان است [6].
هنوز روش مؤثری برای غربالگری دقیق و آسان سرطان دهان وجود ندارد. تشخیص نشانگرهای تومور جدید برای شناسایی ضایعات زودرس بدخیم دهانی بهویژه در افراد در معرض خطر ضروری است. اخیراً نشان داده شده است که بزاق، واسطه مهمی جهت تشخیص و ارزیابی بعضی از بیماریهای سیستمیک به شمار میآید. مطالعات نشان دادهاند که میتوان از بزاق برای تشخیص زودرس کارسینوم سلول سنگفرشی دهان با نشانگرهایی مانند MMP-9 ،Chemerin استفاده کرد [12].
پروتئینهای ZNF، یکی از گروههای پروتئینی هستند که دارای طیف گستردهای از عملکردهای مولکولی هستند. این پروتئینها در تنظیم چندین فرایند سلولی نقش دارند و عملکرد آنها بسیار متفاوت است. عملکرد پروتئینهای ZNF به نظر میرسد با کنترل رشد، تکثیر، تمایز و مرگ برنامهریزیشده سلول (آپوپتوز) مرتبط باشد [17، 18].
مطالعات دیگر، انواع دیگری از پروتئینهای خانواده ZNF را در سرطان سر و گردن و سرطان سلول سنگفرشی دهان بررسی کردهاند [19-22]. مطابق بررسیهای ما، تاکنون تنها یک مطالعه [9] میزان پروتئین ZNF510 را در بزاق افراد دچار کارسینوم سلول سنگفرشی دهان بررسی کرده است.
تحقیق حاضر با هدف اندازهگیری میزان غلظت پروتئین ZNF510 بزاقی در افراد مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان و افراد گروه کنترل سالم انجام شد.
در تحقیق جو و همکاران، مقادیر پپتیدی ZNF510 به میزان معناداری در بزاق افراد مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان افزایش یافته بود [9]. جو و همکاران نشان دادند که سطح ZNF510 بهطور معناداری با مراحل سرطان دهان ارتباط دارد و در مراحل T3+T4 بیشتر از مراحل T1+T2 است. همچنین گزارش کردند که میزان حساسیت و ویژگی آن در تشخیص مرحله اولیه و پیشرفته تومور 96 درصد است. آنها نتیجه گرفتند شناسایی سطح پپتید ZNF510 مرتبط با پیشرفت کارسینوم سلول سنگفرشی دهان بوده و برای تشخیص دقیق و زودهنگام مؤثر و
مفید است [9].
در این پژوهش نیز میانگین غلظت پروتئین ZNF510 در بزاق بیماران مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان با اختلاف معناداری بیشتر از افراد سالم بود. اگرچه بعد از در نظر گرفتن متغیر سن، میانگین ZNF510 در گروه آزمایش از گروه کنترل بیشتر بود، اما این اختلاف بین 2 گروه معنادار نبود. ازآنجاکه پس از حذف سن بهعنوان عامل مخدوشگر این اختلاف معنادار نیست، بنابراین سن بر میزان غلظت پروتئین ZNF510 بزاق مؤثر است. با افزایش سن ترکیبات بزاق ازجمله میزان پروتئینها دستخوش تغییر میشود و تأثیر وابسته به سن بر ترشح یک ترکیب خاص در بزاق وجود دارد.
هرچند در مطالعه ما ارتباط میزان غلظت پروتئین ZNF510 با سن ضعیف و مستقیم است، اما میتوان بیان کرد که با افزایش سن، میزان غلظت پروتئین ZNF510 بزاق نیز افزایش مییابد.
در این مطالعه جهت یکسانسازی 2 گروه ازنظر وراثت، گروه کنترل از همراهان بیمار (خویشاوندان درجه 1) انتخاب شدند. همچنین میانگین ZNF510 در افراد دچار ضایعه با درجه هیستوپاتولوژی II بهطور معناداری بیشتر از افراد با ضایعه درجه I بود، بنابراین میتوان اظهار کرد که ZNF510 موجود در بزاق ممکن است بهعنوان یک نشانگر زیستی احتمالی جهت تشخیص اولیه و پیشرفت کارسینوم سلول سنگفرشی دهان نقش داشته باشد. برای تعمیم یافتهها نیاز به مطالعات و ارزیابیهای بیشتر با حجم نمونه بالاتر و بررسی درجههای III و IV است، اما نتایج اینمطالعه میتواند شروعی برای مطالعات بیشتر در زمینه روشهای تشخیصی این بیماران باشد.
نتیجهگیری
میزان غلظت پروتئین ZNF510 در افراد بیمار مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان بهطور معناداری بیشتر از افراد سالم بوده است. بعد از در نظر گرفتن سن بهعنوان متغیر مخدوشگر، با اینکه میانگین ZNF510 در گروه بیمار از گروه سالم بیشتر بود، اما این اختلاف معنادار نبود. بنابراین هرچند در این مطالعه سن با میانگین ZNF510 رابطه مستقیم و ضعیفی داشت، اما میتوان بیان کرد که تأثیر وابسته به سن بر ترشح ZNF510 در بزاق وجود دارد. ازاینرو مطالعات تکمیلی با در نظر گرفتن متغیر سن و حجم نمونه بالاتر توصیه میشود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله برگرفته از پایاننامه دکترای عمومی علیرضا بیابانی رشته دندانپزشکی بـه شماره 971023 دانشکده دندانپزشکی مشهد است. پروتکل تحقیق در کمیته اخلاق شورای پژوهشی دانشگاه علومپزشکی مشهد (کد مصوب اخلاق: IR.MUMS.DENTISTRY.REC.1397.118) تصویب شده است.
حامی مالی
منابع مالی این پروژه توسط معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی مشهد تأمین شده است.
مشارکت نویسندگان
ایده اصلی: آلا قاضی؛ نوشتن نسخه اولیه، تأیید نهایی، بازبینی نهایی و طراحی مطالعه و گردآوری داده: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی مشهد که بیشک بدون حمایتهای مالی و پشتیبانی آنان انجام این مطالعه امکانپذیر نبود، قدردانی میشود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |